توجیه بدیها
امام صادق علیه السلام شنید که مردى شهرت به تقوى پیدا کرده است . روزى آن مرد را مشاهده کرد که جمع زیادى از عوام اطراف او را گرفته بودند.
پس آن مرد از مردم کناره گرفت و تنها به راهى حرکت کرد؛ امام علیه السلام ناظر کارهاى او بود.
پس از زمانى کوتاه امام دیدند او جلو یک دکان نانوائى ایستاد، و دو نان مخفیانه برداشت و به راه افتاد. پس از چند قدمى از دکان میوه فروشى دو عدد انار برداشت و به راهش ادامه داد.
پس از پیمودن مسافتى نزد مرد مریضى رفت و نانها و انارها را به وى داد و به مقصد خود خواست برود، امام علیه السلام خود را به آن مرد رساند و فرمود: امروز از تو عمل شگفت انگیزى دیدم ، و آنچه را دیده بود برایش نقل کرد!
آن مرد گفت : گمان مى کنم تو امام صادق علیه السلام هستى ؟ فرمود: آرى ، گفت : با آنکه فرزند پیامبرى ، افسوس که چیزى نمى دانى ؟
فرمود: چه جهلى از من دیده اى ؟ گفت : مگر نمى دانى خداوند در قرآن فرموده (هر کار نیکى انجام دهد ده حسنه دارد و هر که گناهى کند جز یک گناه برایش ننویسند)(1) از این جهت به حساب من دو نان و دو انار دزدیده ام ، مجموعا چهار گناه محسوب مى شود، و آنها را در راه خدا داده ام مى شود چهل حسنه .
چهار گناه را از چهل حسنه کم کنند سى و شش حسنه برایم باقى مى ماند، و تو از این حسابها نمى دانى !
امام فرمود: خدا مرگ دهد مگر این آیه از قرآن را نشنیدى که مى فرماید (خدا از پرهیزگاران قبول اعمال کند)؟!(2) تو چهار گناه کردى و مال مردم را دزدیدى و چهار گناه دیگر کردى که بدون اجازه به دیگران دادى ، پس هشت گناه نمودى و هیچ حسنه اى هم ندارى .
بعد حضرت به اصحابش فرمود: اینگونه تفسیرها و توجیه هاست که اینان هم خودشان و هم دیگران را گمراه مى سازند.(3 (
*******
پاورقی 1:- من جاء بالحسنة فله عشرا مثالها (انعام : 160).
2- انما یتقبل الله من المتقین (مائدة : 27).
3- نمونه معارف 4 / 275 - وسائل الشیعه 2 / 57.